مکالمه ی تلفنی .....

 خوب..

خوب؟

خوب دیگه...

زهره مار و خوب دیگه. خوب دیگه چی؟

خوب دیگه همین دیگه.....

زهره مارو خوب دیگه همین دیگه. چرا هیچی نمیگی؟

زهره مارم خودتی. بعدشم آخه به طرزه تخمی واری و هیجان آوری  همه چیز عادیه.هیچ اتفاقیم نیوفتاده. یه جوری که اصلا آدم چیزی گفتنش نمیاد.

حالا چی کار کنیم؟

بیا قطع کنیم بریم به هم دیگه فکر کنیم.

چی؟

قطع کنیم و به هم دیگه فکر کنیم . این جوری هم خیلی کیفش بیشتره هم اینکه اگه بخوایم این جوری ادامه بدیم قطعا تا 2 دیقه ی دیگه از بی حرفی دعوامون می شه بابا جان.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد